مهمتر از این، ایران به خوبی میداند اگر بلافاصله پس از حصول توافق، تحریمها برچیده نشود، پس از آن، احتمال برچیده شدن تحریمها بسیار اندک است. اگر قرار باشد آمریکا به ایران امتیازی بدهد آن را در همان لحظهای خواهد داد که چیزی از ایران میخواهد – لحظه امضای توافق - و اگر ایران بدون گرفتن امتیاز مدنظر خود تن به توافق بدهد، پس از آن، آمریکاییها که هر چه میخواستهاند را گرفتهاند، دیگر انگیزهای برای امتیازدهی نخواهند داشت.سخنان روز یکشنبه، مطالبه لغو یکباره و یکپارچه تحریمها را به یک مطالبه ملی تبدیل خواهد کرد. مخاطب ملیسازی این شعار، مذاکرهکنندگان آمریکایی هستند که تصور میکردند اگر زیر بار لغو یکباره تحریمها نروند و بر «درگیر شدن ایران در یک جدول زمانی 2دههای» برای لغو تحریمها اصرار کنند، ایران درنهایت چارهای جز پذیرش آن نخواهد داشت. اکنون 2گزینه پیش روی همه کسانی است که صحنه مذاکرات را رصد میکنند؛ توافق هستهای با لغو تحریم و توافق هستهای بدون لغو تحریم. سخنرانی روز یکشنبه به همه این ناظران میگوید گزینه دوم منتفی و گزینه نخست کاملا در دسترس است.
سوم- خروج از تله توافق 2مرحلهای، فوریترین و از جنبه تاکتیکی مهمترین موضوع در سخنان رهبر معظم انقلاب بود. همه اطلاعات از کانالهای مختلف داخلی و خارجی در هفته گذشته نشان میداد 2 طرف در آستانه رسیدن به یک توافق سیاسی روی کلیات هستند بیآنکه جزئیات بسیار مهم بویژه در زمینه جدول زمانی لغو تحریمها را نهایی کرده باشند. سخنرانی دیروز، این پروژه را منتفی کرده و کشور را از تلهای که در آستانه فرو افتادن در آن بود رهانده است. به چند دلیل بسیار مهم، ورود به یک توافق سیاسی بدون نهایی کردن جزئیات میتوانست برای کشور بسیار خسارتبار باشد:
1- قبل از هر چیز آنچه در اینجا نام آن جزئیات گذاشته شده و تلاش میشود به این ترتیب از اهمیت آن کاسته شود، در واقع اصلیترین مسائل مورد نظر ایران است. موضوعاتی مانند تعداد و نوع ماشینها، ذخیره مواد، طول زمان گام نهایی، جدول زمانی لغو تحریمها، اراک، فردو و... موضوعاتی نیست که تعبیر جزئیات بتواند چیزی از اهمیت آنها کم کند.
2- توافق سیاسی بدون توافق روی جزئیات باعث میشد:
اولا- عدم توافق روی جزئیات غیرممکن شود. منطقی نیست که دوطرف درباره اصول یک موضوع توافق کنند اما در جزئیات آن به بنبست برسند. اگر ایران بدون تعیین تکلیف آنچه جزئیات خوانده شده توافق سیاسی را امضا میکرد، چارهای نداشت جز اینکه در جزئیات آنقدر امتیاز بدهد تا نظر آمریکا تامین شود.
ثانیا- انگیزه آمریکا برای توافق روی جزئیات بشدت کاهش پیدا کند. وقتی آمریکا امتیازهای اصلی را که از ایران میخواهد در توافق سیاسی بگیرد، چه انگیزهای برای امتیازدهی به ایران هنگام بحث درباره جزئیات خواهد داشت؟ این اصل کلی را هرگز فراموش نکنید که «کسی که چیزی از شما نخواهد چیزی هم به شما نخواهد داد».
ثالثا- امتیازگیری از آمریکا در حوزه لغو تحریمها بسیار دشوار و بلکه غیرممکن شود. اتفاقی که عملا رخ میداد احتمالا این بود که در توافق سیاسی یک جمله کلی نوشته میشد که همه تحریمها «مطابق توافقی که در آینده درباره جزئیات انجام میشود» برداشته خواهد شد اما بعد هنگامی که نوبت به جزئیات میرسید آمریکاییها روی همان عدد حداقل 10 سال اصرار و تاکید میکردند و آن روز هم دیگر برای مخالفت دیر شده بود، چرا که امضای کشور زیر یک توافق کلان وجود داشت و خروج از آن میتوانست تبعات بسیار جدی داشته باشد.
بر همین اساس، رهبر معظم انقلاب اسلامی جلوی این بازی خطرناک را در مذاکرات گرفتند. مساله اصلی در اینجا این است که اگر واقعا آمریکا قصد جرزنی در مذاکره درباره جزئیات را ندارد، چرا همین حالا و در کنار کلیات، تکلیف مباحث جزئی را هم روشن نمیکند؟ وقتی آمریکا اصرار میکند مذاکره درباره جزئیات به زمانی دیگر موکول شود، با توجه به سابقهای که در توافق ژنو از آن بر جای مانده، باید عمیقا بدگمان بود که آمریکا اساسا قصد توافق درباره جزئیات بویژه حوزه تحریمها را ندارد و تنها چیزی که در پی آن است متعهد کردن ایران به یک سلسله تعهدات بلندمدت طی یک توافق سیاسی است.
چهارم- مسلما سخنان دیروز رهبر معظم انقلاب اسلامی به مذاق کسانی که به دستیابی به یک توافق هستهای به هر قیمت فکر میکردند یا قول داده بودند مشکل را در تهران حل میکنند یا کسانی که آینده سیاسی خود را در گرو توافق هستهای میدانند یا آنها که هیچ برنامهای برای اداره کشور بدون یک توافق هستهای ندارند، خوش نخواهد آمد. این سخنان برای آمریکایی هم که خود را آماده بلعیدن یک لقمه تاریخی کرده بود، بسیار ناگوار خواهد بود. از همین امروز باید انتظار داشت که ماشین عملیات روانی دشمن به کار بیفتد و با دروغبافی و جنجال، جریان انقلابی را مانع اصلی توافق هستهای جلوه دهد. باطلالسحر این پروژه جز این نیست که تمام ملت ایران بدانند که مانع اصلی توافق کسانی هستند که بر حفظ تحریمها و تحقیر ایران تاکید دارند. مقامهای آمریکایی اتفاقا در این یک مورد خاص کاملا صریح و شفاف بودهاند و به همین دلیل مقصر هرگونه شکست احتمالی در مذاکرات خواهند بود. آمریکاییها دیروز این پیام را از زبان رهبر ملت ایران شنیدند. در 22 بهمن، آن را از زبان خود ملت هم خواهند شنید.
امروز روز بیستم بهمن، روز خودباوری، جامعه دینی و حاکمیت ارزش های اسلامی است. ما طی سه دهه گذشته راه پر فراز و نشیبی را طی کرده ایم. در این راه، خداباوری مشعل فروزانمان بوده است. بدون آن ما یک قدم هم نمی توانستیم در انقلاب برداریم. خدا بود که با امدادهای غیبی، ما را از گردنه های صعب العبور نبرد سخت و نرم با آمریکای جنایتکار و شرکای جهانی او به سلامت عبور داد و روز به روز نیرومندتر از هر روز در عرصه های منطقه ای و جهانی، ظهور پیدا کردیم.
اگر خداباور نبودیم، به خودباوری هم نمی رسیدیم. انبوه توطئه ها و دسیسه ها و نیز قدرت دشمن، حتماً ما را به زمین می زد و انقلاب تا کنون هفت کفن هم پوسانده بود. اما انقلاب اسلامی، امروز یک جوان رشید 36 ساله است و در اوج اقتدار و بالندگی قرار دارد. امروز فرزندان انقلاب در عراق، افغانستان، لبنان، سوریه و یمن کم کم به بلوغ رسیده و قدرت را در دست گرفته اند. تا دو دهه دیگر نوه های انقلاب در جهان اسلام و نتیجه های آن در سراسر جهان با ظهور امام زمان (عج) غلبه گفتمان انقلاب اسلامی را به اثبات می رسانند. این مسیری است که خداوند متعال برای پویایی انقلاب اسلامی تعیین فرموده است و نباید در آن شک کرد.تز «ما می توانیم»، امروز ما را به باشگاه های علمی برده و در صدر نشانده است. ریشه این تز در خودباوری است. ما با خودباوری کجا می خواهیم برویم؟ هدف، ایجاد «جامعه دینی» است. ما می خواهیم در جامعه ای زندگی کنیم که در آن حکم، حکم خدا باشد و امر، امر خدا. فقط در چنین جامعه ای است که دیکتاتوری رخت بر
می بندد. جمهوریت نظام فقط با حاکمیت «الله»، عملی است. در یک جامعه دینی، مسلمانان همگی حکم خدا را گردن می نهند. اگر حاکم، حکم خدا را جاری کند در حقیقت حکم مردم را رعایت کرده است. جمهوریت در چنین شرایطی تحقق می یابد.پس اگر جامعه، دینی شد و حکم خدا در آن جاری و ساری گردید، جمهوری به معنای واقعی تحقق یافته است. ما برای رسیدن به جامعه دینی و جامعه دینداران، راهی بس طولانی در پیش داریم. ما در آستانه ظهور هستیم. هر وقت چنین جامعه ای را تدارک دیدیم، یعنی جامعه ای مشتاق اجرای حدود الهی و ارزش های قرآنی؛ آن وقت این چنین جامعه ای به ظهور نزدیک خواهد شد. ارزش های اسلامی ریشه در وحی دارد. خدایی که ما را آفریده است بهتر از هر کسی مسیر سعادت ما را هموار می کند.
رمز مانایی انقلاب، تعمیق ارزش های اسلامی در جامعه ماست. ما در دهه فجر به میزان سنجی این ارزش ها و بازخوانی آنها می پردازیم. دفاع مقدس و پیروزی در جنگ نرم با دشمن نشان داد ارزش های قرآنی و اسلامی در جامعه ما ژرفای شگرفی دارد و دشمن نمی تواند با تندبادهای نرم و سخت، انقلاب را بلرزاند. انقلابی که لرزه بر اندام کفر و شرک و الحاد جهانی انداخته است بیدی نیست که با این بادها بلرزد.ما اکنون در شرایطی زندگی می کنیم که به خودباوری رسیده ایم. در عوض، حریفان و رقیبان ما در شرق و غرب عالم، به همان باطل خود هم باور ندارند.اندیشه های کفرآمیز مارکسیسم، معتقدان جدی در جهان نداشت، به همین دلیل از هم فروپاشید. اندیشه های الحادی و کفرآمیز لیبرالیسم هم معتقدان جدی ای ندارد. بزودی امپراتوری متکی بر سرمایه داری نیز از هم می پاشد. هیچ گونه خودباوری در آن سوی میدان مصاف ما وجود ندارد. ما به برکت عنایات الهی و به لطف نفس قدسی امام (ره) و مهارت و هوشمندی رهبری معظم انقلاب، با تکیه بر خودباوری، در مصاف با استبداد و استکبار جهانی حتماً به پیروزی نهایی خواهیم رسید. یوم الله 22 بهمن در تاریخ ما اثبات کرد این آرزو، دست یافتنی است.
مطلبی که روزنامه دنیای اقتصاد در ستون سرمقاله خود با عنوان«چندصدایی در سیاستگذاری؛ از منظری دیگر»و به قلم دکتر ابوالقاسم هاشمی به چاپ رساند به شرح زیر است:مهمتر از این، ایران به خوبی میداند اگر بلافاصله پس از حصول توافق، تحریمها برچیده نشود، پس از آن، احتمال برچیده شدن تحریمها بسیار اندک است. اگر قرار باشد آمریکا به ایران امتیازی بدهد آن را در همان لحظهای خواهد داد که چیزی از ایران میخواهد – لحظه امضای توافق - و اگر ایران بدون گرفتن امتیاز مدنظر خود تن به توافق بدهد، پس از آن، آمریکاییها که هر چه میخواستهاند را گرفتهاند، دیگر انگیزهای برای امتیازدهی نخواهند داشت.سخنان روز یکشنبه، مطالبه لغو یکباره و یکپارچه تحریمها را به یک مطالبه ملی تبدیل خواهد کرد. مخاطب ملیسازی این شعار، مذاکرهکنندگان آمریکایی هستند که تصور میکردند اگر زیر بار لغو یکباره تحریمها نروند و بر «درگیر شدن ایران در یک جدول زمانی 2دههای» برای لغو تحریمها اصرار کنند، ایران درنهایت چارهای جز پذیرش آن نخواهد داشت. اکنون 2گزینه پیش روی همه کسانی است که صحنه مذاکرات را رصد میکنند؛ توافق هستهای با لغو تحریم و توافق هستهای بدون لغو تحریم. سخنرانی روز یکشنبه به همه این ناظران میگوید گزینه دوم منتفی و گزینه نخست کاملا در دسترس است.
سوم- خروج از تله توافق 2مرحلهای، فوریترین و از جنبه تاکتیکی مهمترین موضوع در سخنان رهبر معظم انقلاب بود. همه اطلاعات از کانالهای مختلف داخلی و خارجی در هفته گذشته نشان میداد 2 طرف در آستانه رسیدن به یک توافق سیاسی روی کلیات هستند بیآنکه جزئیات بسیار مهم بویژه در زمینه جدول زمانی لغو تحریمها را نهایی کرده باشند. سخنرانی دیروز، این پروژه را منتفی کرده و کشور را از تلهای که در آستانه فرو افتادن در آن بود رهانده است. به چند دلیل بسیار مهم، ورود به یک توافق سیاسی بدون نهایی کردن جزئیات میتوانست برای کشور بسیار خسارتبار باشد:
1- قبل از هر چیز آنچه در اینجا نام آن جزئیات گذاشته شده و تلاش میشود به این ترتیب از اهمیت آن کاسته شود، در واقع اصلیترین مسائل مورد نظر ایران است. موضوعاتی مانند تعداد و نوع ماشینها، ذخیره مواد، طول زمان گام نهایی، جدول زمانی لغو تحریمها، اراک، فردو و... موضوعاتی نیست که تعبیر جزئیات بتواند چیزی از اهمیت آنها کم کند.
2- توافق سیاسی بدون توافق روی جزئیات باعث میشد:
اولا- عدم توافق روی جزئیات غیرممکن شود. منطقی نیست که دوطرف درباره اصول یک موضوع توافق کنند اما در جزئیات آن به بنبست برسند. اگر ایران بدون تعیین تکلیف آنچه جزئیات خوانده شده توافق سیاسی را امضا میکرد، چارهای نداشت جز اینکه در جزئیات آنقدر امتیاز بدهد تا نظر آمریکا تامین شود.
ثانیا- انگیزه آمریکا برای توافق روی جزئیات بشدت کاهش پیدا کند. وقتی آمریکا امتیازهای اصلی را که از ایران میخواهد در توافق سیاسی بگیرد، چه انگیزهای برای امتیازدهی به ایران هنگام بحث درباره جزئیات خواهد داشت؟ این اصل کلی را هرگز فراموش نکنید که «کسی که چیزی از شما نخواهد چیزی هم به شما نخواهد داد».
ثالثا- امتیازگیری از آمریکا در حوزه لغو تحریمها بسیار دشوار و بلکه غیرممکن شود. اتفاقی که عملا رخ میداد احتمالا این بود که در توافق سیاسی یک جمله کلی نوشته میشد که همه تحریمها «مطابق توافقی که در آینده درباره جزئیات انجام میشود» برداشته خواهد شد اما بعد هنگامی که نوبت به جزئیات میرسید آمریکاییها روی همان عدد حداقل 10 سال اصرار و تاکید میکردند و آن روز هم دیگر برای مخالفت دیر شده بود، چرا که امضای کشور زیر یک توافق کلان وجود داشت و خروج از آن میتوانست تبعات بسیار جدی داشته باشد.
بر همین اساس، رهبر معظم انقلاب اسلامی جلوی این بازی خطرناک را در مذاکرات گرفتند. مساله اصلی در اینجا این است که اگر واقعا آمریکا قصد جرزنی در مذاکره درباره جزئیات را ندارد، چرا همین حالا و در کنار کلیات، تکلیف مباحث جزئی را هم روشن نمیکند؟ وقتی آمریکا اصرار میکند مذاکره درباره جزئیات به زمانی دیگر موکول شود، با توجه به سابقهای که در توافق ژنو از آن بر جای مانده، باید عمیقا بدگمان بود که آمریکا اساسا قصد توافق درباره جزئیات بویژه حوزه تحریمها را ندارد و تنها چیزی که در پی آن است متعهد کردن ایران به یک سلسله تعهدات بلندمدت طی یک توافق سیاسی است.
چهارم- مسلما سخنان دیروز رهبر معظم انقلاب اسلامی به مذاق کسانی که به دستیابی به یک توافق هستهای به هر قیمت فکر میکردند یا قول داده بودند مشکل را در تهران حل میکنند یا کسانی که آینده سیاسی خود را در گرو توافق هستهای میدانند یا آنها که هیچ برنامهای برای اداره کشور بدون یک توافق هستهای ندارند، خوش نخواهد آمد. این سخنان برای آمریکایی هم که خود را آماده بلعیدن یک لقمه تاریخی کرده بود، بسیار ناگوار خواهد بود. از همین امروز باید انتظار داشت که ماشین عملیات روانی دشمن به کار بیفتد و با دروغبافی و جنجال، جریان انقلابی را مانع اصلی توافق هستهای جلوه دهد. باطلالسحر این پروژه جز این نیست که تمام ملت ایران بدانند که مانع اصلی توافق کسانی هستند که بر حفظ تحریمها و تحقیر ایران تاکید دارند. مقامهای آمریکایی اتفاقا در این یک مورد خاص کاملا صریح و شفاف بودهاند و به همین دلیل مقصر هرگونه شکست احتمالی در مذاکرات خواهند بود. آمریکاییها دیروز این پیام را از زبان رهبر ملت ایران شنیدند. در 22 بهمن، آن را از زبان خود ملت هم خواهند شنید.
امروز روز بیستم بهمن، روز خودباوری، جامعه دینی و حاکمیت ارزش های اسلامی است. ما طی سه دهه گذشته راه پر فراز و نشیبی را طی کرده ایم. در این راه، خداباوری مشعل فروزانمان بوده است. بدون آن ما یک قدم هم نمی توانستیم در انقلاب برداریم. خدا بود که با امدادهای غیبی، ما را از گردنه های صعب العبور نبرد سخت و نرم با آمریکای جنایتکار و شرکای جهانی او به سلامت عبور داد و روز به روز نیرومندتر از هر روز در عرصه های منطقه ای و جهانی، ظهور پیدا کردیم.
اگر خداباور نبودیم، به خودباوری هم نمی رسیدیم. انبوه توطئه ها و دسیسه ها و نیز قدرت دشمن، حتماً ما را به زمین می زد و انقلاب تا کنون هفت کفن هم پوسانده بود. اما انقلاب اسلامی، امروز یک جوان رشید 36 ساله است و در اوج اقتدار و بالندگی قرار دارد. امروز فرزندان انقلاب در عراق، افغانستان، لبنان، سوریه و یمن کم کم به بلوغ رسیده و قدرت را در دست گرفته اند. تا دو دهه دیگر نوه های انقلاب در جهان اسلام و نتیجه های آن در سراسر جهان با ظهور امام زمان (عج) غلبه گفتمان انقلاب اسلامی را به اثبات می رسانند. این مسیری است که خداوند متعال برای پویایی انقلاب اسلامی تعیین فرموده است و نباید در آن شک کرد.تز «ما می توانیم»، امروز ما را به باشگاه های علمی برده و در صدر نشانده است. ریشه این تز در خودباوری است. ما با خودباوری کجا می خواهیم برویم؟ هدف، ایجاد «جامعه دینی» است. ما می خواهیم در جامعه ای زندگی کنیم که در آن حکم، حکم خدا باشد و امر، امر خدا. فقط در چنین جامعه ای است که دیکتاتوری رخت بر
می بندد. جمهوریت نظام فقط با حاکمیت «الله»، عملی است. در یک جامعه دینی، مسلمانان همگی حکم خدا را گردن می نهند. اگر حاکم، حکم خدا را جاری کند در حقیقت حکم مردم را رعایت کرده است. جمهوریت در چنین شرایطی تحقق می یابد.پس اگر جامعه، دینی شد و حکم خدا در آن جاری و ساری گردید، جمهوری به معنای واقعی تحقق یافته است. ما برای رسیدن به جامعه دینی و جامعه دینداران، راهی بس طولانی در پیش داریم. ما در آستانه ظهور هستیم. هر وقت چنین جامعه ای را تدارک دیدیم، یعنی جامعه ای مشتاق اجرای حدود الهی و ارزش های قرآنی؛ آن وقت این چنین جامعه ای به ظهور نزدیک خواهد شد. ارزش های اسلامی ریشه در وحی دارد. خدایی که ما را آفریده است بهتر از هر کسی مسیر سعادت ما را هموار می کند.
رمز مانایی انقلاب، تعمیق ارزش های اسلامی در جامعه ماست. ما در دهه فجر به میزان سنجی این ارزش ها و بازخوانی آنها می پردازیم. دفاع مقدس و پیروزی در جنگ نرم با دشمن نشان داد ارزش های قرآنی و اسلامی در جامعه ما ژرفای شگرفی دارد و دشمن نمی تواند با تندبادهای نرم و سخت، انقلاب را بلرزاند. انقلابی که لرزه بر اندام کفر و شرک و الحاد جهانی انداخته است بیدی نیست که با این بادها بلرزد.ما اکنون در شرایطی زندگی می کنیم که به خودباوری رسیده ایم. در عوض، حریفان و رقیبان ما در شرق و غرب عالم، به همان باطل خود هم باور ندارند.اندیشه های کفرآمیز مارکسیسم، معتقدان جدی در جهان نداشت، به همین دلیل از هم فروپاشید. اندیشه های الحادی و کفرآمیز لیبرالیسم هم معتقدان جدی ای ندارد. بزودی امپراتوری متکی بر سرمایه داری نیز از هم می پاشد. هیچ گونه خودباوری در آن سوی میدان مصاف ما وجود ندارد. ما به برکت عنایات الهی و به لطف نفس قدسی امام (ره) و مهارت و هوشمندی رهبری معظم انقلاب، با تکیه بر خودباوری، در مصاف با استبداد و استکبار جهانی حتماً به پیروزی نهایی خواهیم رسید. یوم الله 22 بهمن در تاریخ ما اثبات کرد این آرزو، دست یافتنی است.
مطلبی که روزنامه دنیای اقتصاد در ستون سرمقاله خود با عنوان«چندصدایی در سیاستگذاری؛ از منظری دیگر»و به قلم دکتر ابوالقاسم هاشمی به چاپ رساند به شرح زیر است: